مدرسه مهر۸
خانه سوم ارفک
منطقه دروازه غار
استان تهران
اما ارفک
ارفک برای خیلیها چیزی فراتر از یک ساختمان و چند کلاس درس است؛ اینجا قلب تپندهی تمام پروژههای ماست، گل کار، جایی که نه تنها کودکان تهران، بلکه تمامی کودکان بازمانده از تحصیل ایران، خانه امید خود را در آن میبینند.
ارفک برای ما مثل یک کودک است که سال به سال با عشق و زحمت بزرگش کردهایم؛ هر آجرش، هر دیوارش، هر پنجرهای که نور صبح را به کلاسهایش میرساند، گواه تلاشی بیوقفه و امیدی بیپایان است. این مدرسه، جایی است که خاطرات و رویاهای کودکی رنگ میگیرد. از اولین روزهایی که دست در دست مادر یا پدر، قدم به حیاطش گذاشتند و با چشمانی پر از کنجکاوی به اطراف نگاه کردند، تا لحظاتی که صدای خندههای کودکان در هوای تازهی صبحگاهی پیچید و کلاسها پر از صدای شوقآور یادگیری شد. ارفک برای ما همان لحظات ناب کودکی است که هر روز در اینجا زنده میشود؛ لحظاتی که در بازیهای کودکانه، در کنار دوستان، پر از رنگ و شادی است.
هر گوشه از این مدرسه، خاطرهای دارد؛ هر صندلی، هر میز، داستانی از کودکی که شاید در ابتدا ترسیده بود، اما حالا با اعتماد به نفس و لبخند به سوی آیندهاش قدم برمیدارد. این مدرسه برای ما چیزی فراتر از یک نهاد آموزشی است؛ اینجا جایی است که رؤیاها به واقعیت تبدیل میشوند، جایی که کودکان میآموزند به بالهای خود اعتماد کنند و به آسمانهای بلندتر پرواز کنند.
ارفک، مدرسهای که با هر سال تحصیلی که پشت سر میگذارد، گویی با هر کودک، یک تکه از قلب ما را با خود بزرگتر میکند. اینجا جایی است که فرزندان این سرزمین، از هر گوشهای که آمده باشند، طعم شیرین کودکی و یادگیری را میچشند. مدرسه سوم ارفک برای ما مثل نوری در دل تاریکیهاست؛ نوری که با تلاش و حمایت همه مهر،بانان روشن مانده و به راه خود ادامه میدهد، تا جایی که هیچ کودکی از تحصیل و یادگیری باز نماند.
ارفک برای ما معنای واقعی مهر، بانی است، همان نقطهای که مهر وآموز با مهر،بان در هم تنیده میشوند.
مرکز دایرهای است که اجزای این خیر عظیم اجتماعی، همچون پروانههایی سماعکنان به دورش میچرخند و با هر حرکت، شمع این محفل را روشنتر میکنند.
اینجا جایی است که محبت به آموزش، و عشق به آیندهای بهتر، در هم آمیخته و دست در دست هم، مسیر روشنی را برای نسلهای آینده میسازند.
مهر، بانی میخواهد، در ارفک، به معنای حقیقی خود میرسد؛ جایی که قلبها به یکدیگر پیوند خورده و روشنایی را به گوشه گوشه میهن عزیزمان میبرند.
حالا ارفک به گسترش نیاز دارد؛ باید بزرگتر شود تا کودکهای بیشتری را در آغوش خود جا دهد. دیوارهای این خانه امید باید بلندتر و کلاسهایش بیشتر شوند، تا هیچ کودکی در ایران، از رویاهای خود جا نماند. تا بتوانیم بر قولمان، که لبخند کودکان است استوار بمانیم.
ما میخواهیم که این مدرسه، نه تنها نمادی از امید، بلکه نقطه آغازی باشد برای آیندهای روشنتر، جایی که همه کودکان از فرصت برابر برای یادگیری و پیشرفت برخوردار شوند. ارفک، این فرزند عزیز ما، حالا نیاز دارد تا دستهای بیشتری در کنار هم قرار گیرند، تا این خانه امید، همچنان پر از زندگی و شادی باقی بماند.